به معنی خرد کردن

شعر به نام خداوند جان و خرد از حکیم فردوسی + معنی. به نام آفریننده‌ی جان و عقل که فکر نمی‌تواند از این حد فراتر رود. آفریننده‌ی نام و آفریننده‌ی مکان؛ خداوندی که روزی رسان و راهنما است. فراتر ...

کاربرد فعل change به معنای پول خرد کردن فعل change به معنای پول خرد کردن به معنای مبادله کردن یک میزان پول با اسکناس یا سکه های مختلف است. مثلا: "?Can you change a £20 note" (می توانید این اسکناس بیست پوندی را خرد کنید؟)

معنی خرد کردن به انگلیسی, to break to pieces, to shatter, to crush, to grind, to change(as money), to suppress جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال می باشد و جهت استفاده از تمام امکانات فست‌دیکشنری باید آن را فعال نمایید.

جدا کردن با نوک انگشتان جدا کردن اذیت کردن Daşqın💢 بریدن نیشگون ulusal s zl k 💢الدار فنی خسیس : #qırtmır این فعل مشتقل شده از فعل qırmaq به معنی قطع کردن و بریدن است.🛑 qır ıt

۱. ریز؛ کوچک.۲. (اسم) هر‌چیز تقسیم‌شده به قسمت‌های کوچک‌تر و اندک‌تر: پول خُرد.۳. خردسال.۴. (اسم) ریزۀ هر‌چیز؛ خرده؛ ریزریز.۵. [قدیمی، مجاز] بی‌اهمیت.۶. [قدیمی] زیردست.⟨ خرد کردن: (مصدر متعدی)۱. ریز کردن.۲. کوبیدن و

معنی واژه خرد شدن در لغت نامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه یاب فرهنگ ها:: لغت نامه دهخدا:: فرهنگ فارسی معین:: فرهنگ فارسی عمید:: واژگان مترادف و متضاد:: واژه های مصو ب فرهنگستان:: واژه های فارسی سره

ترجمه خرد کردن به انگلیسی: ترجمه خرد کردن به انگلیسی × شهریور ۹۸ واژه های پیشنهادی نشانه های اختصاری ... درخواست معنی وبلاگ جدول یاب امکانات سایت باشگاه جدولیاب فال حافظ لیست منابع ...

 · ترجمه فارسی به انگلیسی "خرد"،معادل و معنی "خرد" به انگلیسی little, small, young, minute, petty, diminutive,wisdom, intellect, brainpower,year, age,annually ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی "خرد" عبارت است از little, small, young, minute, petty, diminutive.

معنی خرد کردن در فرهنگ معین: از هم پاشیدن، ریزریز کردن، کشتن، نابود کردن. [خوانش: (خُ. کَ دَ) (مص م.)]

معنی واژه خرد در فرهنگ فارسی معین به فارسی، انگلیسی و عربی از ... متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی می کنیم و به زودی حل خواهیم کرد.

1 - از هم پاشیدن ، ریزریز کردن . 2 - کشتن ، نابود کردن . معنی خرد کردن - فرهنگ فارسی معین لام تا کام

معنی smite به فارسی زدن، شکست دادن، خرد کردن، شکستن، کشتن، ذلیل کردن،کوبیدن جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال می باشد و جهت استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال نمایید.

اعصاب خرد کردن به معنی : اعصاب کسی را بهم ریختن ، کسی را عصبی کردن ،درگیری و ناآرامی است . این اصطلاح در محاوره و لهجه تهرانی رایج است . واژه خرد به معنی : قطعه ، اندک ، کم ، تکه و… است .

معنی خرد در فرهنگ معین: کوچک، کم سال، کودک. [خوانش: (خ ) [په.] (ص.)]، عقل، ادراک، دریافت. [خوانش: (خ ر ) [په.] (ا .)]، (خ ) (ا .) گل و لای، لجن. امروزه هرچند با پیشرفت تکنولوژی و علم برای بیماری هایی که در گذشته باعث مرگ انسان ها می شد ...

ترجمه فارسی به انگلیسی "اقتصاد خرد"،معادل و معنی "اقتصاد خرد" به انگلیسی microeconomics,little, small, young, minute, petty, diminutive,wisdom, intellect, brainpower,economy, economy ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی "اقتصاد خرد" عبارت است از ...

خرد. از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد. خرد ممکن است یکی از موارد زیر باشد: خِرَد (دانایی) ، شعائر انسانی. خُرد (اندازه) به معنی کوچک. این صفحهٔ ابهام‌زدایی مقاله‌های مرتبط با عنوان همین صفحه، خرد ...

معنی change به فارسی, عوض کردن، عوض شدن، تغییر، پول خرد، دگرگون کردن یا شدن، دگرگونی، تغییر، پول خرد، مبادله، عوض کردن، تغییردادن، معاوضه کردن، خردکردن (پو... - Suddenly the weather changed. - غفلتا هوا دگرگون شد.

معنی واژه خرد کردن در لغت نامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه یاب فرهنگ ها:: لغت نامه دهخدا:: فرهنگ فارسی معین:: فرهنگ فارسی عمید:: واژگان مترادف و متضاد:: واژه های مصو ب فرهنگستان ...

معنی کردن لغت نامه دهخدا معنی واژه کردن در لغت نامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه یاب چو جان و خرد بیگمان کرده ست روی ترا به غالیه کردن چه حاجت است او را چنانکه هست بدو دست بازدار.

ترجمه خرد کردن به ترکی: ufalamak ترجمه خرد کردن به ترکی × شهریور ۹۸ واژه های پیشنهادی نشانه های اختصاری ... درخواست معنی وبلاگ جدول یاب امکانات سایت باشگاه جدولیاب فال حافظ لیست منابع ...

مایکروسافت در حال خرد کردن اپل است. مایکروسافت از اپل بهتره. این مسئله اما به این معنی نیست که مایکروسافت در حوزه رایانش شخصی چیز جدیدی برای عرضه کردن ندارد. فعلا بخش نرم افزار مایکروسافت

معنی واژه خرد در لغت نامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از ... متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی می کنیم و به زودی حل خواهیم کرد.

معنی واژه خرد در لغت نامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه یاب فرهنگ ها:: لغت نامه دهخدا:: فرهنگ فارسی معین:: فرهنگ فارسی عمید:: واژگان مترادف و متضاد:: واژه های مصو ب فرهنگستان:: واژه های فارسی سره

نکاتی در خصوص ترجمه "پرتاب کردن و خرد کردن" به انگلیسی نکته 1– نکته مهمی که در ترجمه فارسی به انگلیسی "پرتاب کردن و خرد کردن" باید به آن نیز توجه نمائید این است که این ترجمه در چه متن و یا محیطی قرار است استفاده شود.

معنی اصلی ساییدن، نرم کردن، نرم کوبیدن معانی متفرقه ( خرد کردن و تبدیل به پودر کردن ) آس کردن ... بررسی کلمه فعل گذرا ( transitive verb ) حالات : pulverizes, pulverizing, pulverized • ( 1 ) تعریف: to ... جمله های نمونه 1. to pulverize coffee beans خرد کردن …

بررسی ''خرد کردنترجمه ها به انگلیسی. به نمونه هایی از خرد کردن نگاه انداخته و با ترجمه در جملات، گوش دادن به تلفظ و تمرین گرامر، زبان را بیاموزید. که ما هنوز انتظار و امید شکستن و خرد کردن شهامت دشمن را نیافته بودیم.

گیاهخوار بودن، به معنی «باکلاس بودن» نیست! Nov 03, 2020 گیاهخواری چیست؟ درباره گیاهخوار بودن، به معنی «باکلاس بودن» نیست! 09:27 1399/08/13 خب تا حالا گیاه بودی که بفهمی چیدن و درو کردن و کندن و خرد کردن گیاه درد نداره؟؟؟؟

دیکشنری تخصصصی انگلیسی به فارسی دیکشنری تخصصی ترجمیک، به کمک مترجمان متخصص ترجمیک تکمیل و اصلاح می شود. به همین دلیل شما می توانید به روز ترین کلمات مد نظر خود را از این طریق دریافت نمایید و معنی آن را در مقالات و کتاب ...

آبادیس - معنی خرد شدن = خرد شدن . [ خ ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ریزه ریزه شدن. بپاره های کوچک شکستن. (یادداشت بخط مؤلف ). شکستن بقطعات خرد. صِغَر. (دهار). انفراک. (یادداشت بخط مؤلف ) : سؤال منکر را پاسخ آنچنان دادم که خرد

اصطلاح پزشکی که به معنی خرد کردن سنگ چه صنعت خرد کردن سنگ است, tph سنگ خرد کردن, سری سنگ شکن فکی است که معمولا به, اصطلاح پزشکی برای خرد کردن و جوغن معنی انواع, (خرد کردن, در ادامه با تفسیرهای متنوع نشانه سنگ صندلی که به کشف ...

ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی "خرد کردن" عبارت است از break, chip, chop, crush, devastate, grind, sliver, smash. عبارت های فارسی دیگر که معادل یا مشابه عبارت فارسی "خرد کردن" هستند و یا کلمات این عبارت را دارند نیز در ...